
سنگ نگاره ای جدید در آبراه تخت جمشید کشف شد
باستان شناسان در جریان آخرین مراحل کاوش در آبراهه های تخت جمشید، سنگ نگاره ای را کشف کرده اند که دارای ویژگی هایی خاص و منحصر به فرد است. این نقش برجسته، یک مرد را در حالت نیم رخ با کلاهی بر سر، نشان می دهد که شباهت بسیاری به آثار هنری که از دوره ماد و هخامنشی بر جای مانده است، دارد.
علی اسدی باستان شناس و سرپرست برنامۀ کاوش در آبراهه های تخت جمشید،درخصوص مراحل کشف آخرین یافتههای این فصل از کاوش گفته است: «بعد از اتمام عملیات کاوش و برداشت رسوبات از آبراهههای شمال خاوری که در فصل سوم کاوش آبراهههای تخت جمشید مدنظر باستانشناسان بود، درصدد تمیز کردن دیوارههای سنگی- صخرهای آبراه برآمدیم زیرا قطعات گل به آن چسبیده بود و برای آنکه بتوانیم نقشهبرداری درست و صحیحی از این آبراههها داشته باشیم، نیاز بود تا این دیوارهها تمیز و خطوط شکافهای صخرهها مشخص شود».
این باستان شناس در ادامه گفت: «در بخشهایی از صخرهها که تراشیده و به صورت کانال درآمدهاند، قسمتهای زائده مانندی وجود دارد که در حدود ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر هستند و به صورت پیش آمدگی، جلو آمدهاند و احتمالاً مربوط به عملیات تراش هستند؛ به این معنا که وقتی تراش صخره برای شکل دادن کانال در دوره هخامنشی انجام میشد، در بخشهایی که عمق زیادی داشت، از این زائدهها به عنوان جای پا یا محل قرار دادن داربست استفاده میکردند و بعد از آنکه کار تراش آبراه تمام میشد، این زائدهها برداشته و تراشیده میشدند و سطح آبراه یکنواخت میشد».
وی افزود: «در روزهای پایانی آخرین فصل کاوش در آبراهههای تخت جمشید، متوجه شدیم که یکی از این زائدهها تراشیده نشده و با تمیز کردن گل و لایی که روی این زائده نشسته بود، متوجه شدیم که این زائده بخشی از نیم رخ یک انسان را نشان می دهد که ویژگی های جالب توجهی دارد».
این باستان شناس در خصوص ویژگی های این نقش برجسته یا سنگ نگارۀ خاص، توضیح داد: «این نقش برجسته در ارتفاع حدود یک متر و بیست سانتیمتری از کف آبراه تراشیده شده است؛ در ازای صورت در حدود ۲۰ سانتیمتر و با بیرون زدگی در حدود ۱۲ تا ۱۳ سانتیمتر است و یک مرد را به حالت نیم رخ نشان می دهد که یک کلاه روی سر دارد که قسمتی از صورت را پوشانده و تا زیر چانه امتداد دارد».
سنگ نگاره ای به شکل نیم رخ یک مرد در آبراهه های تخت جمشید کشف شد © Ilna
وی افزود: «با توجه به ویژگی های این نقش برجسته، شباهت بسیاری به کارهای هنری که از دوره ماد و هخامنشی به جای مانده و اثر تاریخی سوارکاران که در "گنجینۀ جیحون" دیده می شود، دارد که کلاه روی سر دارند و این کلاه را به عنوان باشلاق می شناسیم. به نظر می رسد این کلاه، یک کلاه بومی است که در آن دوران در سطح وسیعی از فلات ایران مورد استفاده قرار می گرفت».
"گنجینۀ جیحون" با ۱۸۰ نمونه آثار زرین و سیمین یکی از مهمترین گنجینههای ایران و از گنجینههای مشهور جهان است که از تپه ای که امروزه تخت قباد نام دارد در ناحیۀ بلخ قدیم در کنار رودخانه جیحون، یافت شده است؛ برخی از کارشناسان این گنجینه را منسوب به دوره ماد و عدهای آن را متعلق به دوره هخامنشی میدانند، برای این گنجینه تاریخ سده چهارم وپنجم پیش از میلاد تخمین زده شده است.
ارابۀ زرین در گنجینۀ جیحون با سرنشینانی که لباس و کلاه دوران ماد را بر تن دارند © DR
سرپرست برنامۀ کاوش در آبراهه های تخت جمشید، در تشریح جزئیات سنگ نگارۀ کشف شده، ادامه داد: «خط چشم و ابروی این نقش برجسته با دو تراش خام اما جاندار و با روح ایجاد شده است. سبیل مرد وجود دارد و بخشی از برجستگی لبها نیز تا حدودی مشخص است. سمت دیگر این زائده که گویا قرار بود بخش دیگری از صورت این مرد را دربر گیرد، به صورت خام باقی مانده و کار نشده است؛ البته در بخشی از قسمتها به نظر میآید تلاشهایی برای تبدیل شدن این نیمرخ به یک صورت کامل و تمام رخ انجام شده است اما کار نهایتاً نیمه تمام باقی مانده و سمت دیگر زائده، به صورت ناتمام و خام باقی مانده است. همچنین به نظر میرسد این اثر، به آثاری که در دوره اشکانیان شاهد هستیم، شباهت بسیاری دارد و تمام رخ نماییِ خود را نشان می دهد».
وی در خصوص ویژگیهای فنی این سنگ نگارۀ کشف شده نیز گفت: «این نقش برجسته با نقش برجستههای تخت جمشید که در تختگاه وجود دارند، تفاوت دارد. از نظر ظرافت در درجهای بسیار پایینتر از نقش برجستههای تختگاه قرار میگیرد زیرا دارای خطوط کلی است و جزئیاتی ندارد در حالیکه نقش برجستههای تختگاه از ظرافتهای بسیار دقیقی برخوردار هستند حتی جزئیات ریشها در آنها نمایان است. با این وجود، ویژگی که در این نقش برجسته شاهد هستیم در مقایسه با نقش برجستههایی که در تختگاه به خصوص در پلکان وجود دارد، این است که در این بخش با یک حجم، سر و کار داریم. هرچند اگر از زاویۀ کناری به آن بنگریم با یک نیم رخ روبرو میشویم اما در واقع حجم قابل توجهی دارد که چنین حجمی در نقوش برجسته روی تختگاه تخت جمشید دیده نمیشود».
این باستان شناس دربارۀ احتمالاتی که در مورد حجار و یا تراش دهندۀ این اثر وجود دارد، گفت: «میتوانیم بگوییم افرادی که کار تراش آبراهه را انجام میدادند، در مراحل پایانی و زمانی که میخواستند زائدههای باقی مانده را بردارند، یکی از آنها را بر اساس ذوق و هنری که آن فرد در آن لحظه داشته، تبدیل به این چهره کرده است که بعدها نیز باقی میماند. اما با توجه به آنکه این نقش برجسته در زیر آبراهه و کانال قرار دارد، در معرض دید نبوده و هنرمند آزادی عمل کافی برای انجام این کار را داشته است».
به گفتۀ باستان شناسان، هدف از فصل سوم کاوش در آبراهههای تخت جمشید که در ادامۀ کاوش آبراهۀ حیاط جنوبی کاخ تچر می باشد، شناخت وضعیت مجموعه آبراهۀ دروازه ناتمام و شناسایی و بیرون آوردن بخشی از دیوارۀ تختجمشید بوده که منجر به کشف چندین اسکلت شد. به گفتۀ سرپرست گروه کاوش در آبراهههای تخت جمشید، نمونههای کشف شده، به پژوهشگاه باستانشناسی رسیده و بررسیهای لازم و ارسال نمونهها به آزمایشگاه در دست انجام است.
ار اف ای فارسی